در این زمانه
کیست که بداند راه رهایی از دلتنگی چیست؟
آری... دلتنگی!
همان که من گرفتارش شدم...
آیا باید زندگانی ام را در پس پرده ی اشک پنهان کنم؟
روز و شب هایم را به کام خود تلخ کنم؟
گذر زمان را فراموش کنم و آغوش تنهاییم را بفشارم؟
یا دست طلب برای خریداری مهر به سوی یار دراز کنم؟
پس غرورم چه؟
این همه له شد بس نبود؟
عیبی ندارد...
غرور است دیگر...
شکستنی است...
برای عشق نشکند برای چه بشکند؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!............
نظرات شما عزیزان: