اسمش "فضای مجازی" است... صورت ها را نمی توان اینجا دید... اما بسیاری... سیرت های واقعی شان را فقط اینجا نشان می دهند! فقط اینجا!!! ________*__000000___00000 _______*__00000000?0000000 ______*___0000000000000000 ______*____00000000000000 _______*_____00000000000 ________*_______00000 _________?________0 _000000___00000___* 00000000?0000000___* 0000000000000000____* _00000000000000_____* ___00000000000_____* ______00000_______* ________0________* ________*__000000___00000 _______*__00000000?0000000 ______*___0000000000000000 ______*____00000000000000 ______*______00000000000 _______*________00000 ________*_________0 ________*__000000___00000 _______*__00000000?0000000 ______*___0000000000000000 ______*____00000000000000 _______*_____00000000000 ________*_______00000 _________?________0 _000000___00000___* 00000000?0000000___* 0000000000000000____* _00000000000000_____* ___00000000000_____* ______00000_______* ________0________* ________*__000000___00000 _______*__00000000?0000000 ______*___0000000000000000 ______*____00000000000000 ______*______00000000000 _______*________00000 ________*_________0 ________*__000000___00000 _______*__00000000?0000000 ______*___0000000000000000 ______*____00000000000000 _______*_____00000000000 ________*_______00000 _________?________0 _000000___00000___* 00000000?0000000___* 0000000000000000____* _00000000000000_____* ___00000000000_____* ______00000_______* ________0________* ________*__000000___00000 _______*__00000000?0000000 ______*___0000000000000000 ______*____00000000000000 ______*______00000000000 _______*________00000 ________*_________0 ________*__000000___00000 _______*__00000000?0000000 ______*___0000000000000000 ______*____00000000000000 _______*_____00000000000 ________*_______00000 _________?________0 _000000___00000___* 00000000?0000000___* 0000000000000000____* _00000000000000_____* ___00000000000_____* ______00000_______* ________0________* ________*__000000___00000 _______*__00000000?0000000 ______*___0000000000000000 ______*____00000000000000 ______*______00000000000 _______*________00000 ________*_________0 ________*__000000___00000 _______*__00000000?0000000 ______*___0000000000000000 ______*____00000000000000 _______*_____00000000000 ________*_______00000 _________?________0

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان عاشقانه ها و آدرس nimehshab.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 50
بازدید دیروز : 17
بازدید هفته : 187
بازدید ماه : 211
بازدید کل : 11746
تعداد مطالب : 232
تعداد نظرات : 1247
تعداد آنلاین : 1


love

.....
....
....
...
....
...


...


...


...


...


...


...


...


...


...


...


...


...


...


...


...


...


............. قالب وبلاگ

گالری عکس
href="http://parsskin.com">کد جمله تصادفی
   

هرکه با احساس شد خواهد شکست...این جواب سادگیست...

خسته نباشی...!
چهار شنبه 10 ارديبهشت 1393 ساعت 15:48 | | نوشته ‌شده به دست شیما | ( )

امروز باورم شد

که تو خسته تر از آن بودی

که بفهمی

دوست داشتنم را

از من که گذشت

اما...

هرجا که هستی

خسته نباشی..!


دختر که باشی...
چهار شنبه 3 ارديبهشت 1393 ساعت 11:56 | | نوشته ‌شده به دست شیما | ( )

دختر که باشی

هزار بارم که بگه دوستت دارم

بازم میپرسی  دوستم داری؟؟

و ته دلت همیشه می لرزه..

دختر که باشی

هر چقدرم که زیبا باشی

نگران زیبا تر هایی میشی که عاشقش میشن..

هروقت که صدات میکنه خوشگلم یاعروسکم..

خوشحال میشی به چشماش زیبایی

دست خودت نیست...

دوست داری هی بهونه بگیری..

و قهر کنی که بیاد از دلت دربیاره...

دختر که باشی

همه ی دیوونگی های عالم رو بلدی

اما حیف نمیداند...

قهر میکنی تا نازت را بخرد

نه اینکه..

شانه بالا بیندازد و بگوید..

هرطور راحتی...


سرد شده ام...
چهار شنبه 14 اسفند 1392 ساعت 12:43 | | نوشته ‌شده به دست شیما | ( )

میخندم!

دیگر تب هم ندارم...

داغ هم نیستم...

دیگر به یاد تو هم نیستم...

سرد شده ام..

سرد سرد

نمیدانم...

شاید...

شاید دق کرده ام...

 کسی چه میداند...


دلگیرم...
چهار شنبه 14 اسفند 1392 ساعت 12:37 | | نوشته ‌شده به دست شیما | ( )

دلگیرم...

از دنیا و روزگارش...

از بی کسی ها و سکوت ها...

این منم که اینگونه خسته شده ام...

منی که خنده هایم مثالی بود به مثال ضرب المثل!

نمی توانی بفهمی

و البته عجیب هم نیست برایم!

چون" تو " "من" نیستی!

پس لطفا قضاوتم نکن...


مستانه...
چهار شنبه 25 دی 1392 ساعت 10:15 | | نوشته ‌شده به دست شیما | ( )

* کسی که نگاهت را نمیفهمد

توضیح های طولانی ات راهم نخواهد فهمید...

 

*گفته بودم لب تر کنی برایت می میرم...

نه تاآن حد که لبانت با لب های دیگری تر شود...

 

*آنقدر زیبا عاشق او شده ای که آدم لذت میبرد

از اینهمه خیانت

روزی هم اینگونه عاشق من بودی...

 

*پستچی حواس پرت نامه ی تو را به خانه ی همسایه میفرستد...

وگرنه محال است فراموشم کرده باشی...

 

*من زانو هایم را به آغوش کشیده بودم

وقتی تو برای آغوش دیگری..

زانو زده بودی...


بعضی از آدم ها...
چهار شنبه 25 دی 1392 ساعت 10:9 | | نوشته ‌شده به دست شیما | ( )


بعضی از آدمها پر از مفهوم هستند..

پر از حس های خوبند..

پر از حرف های نگفته اند...

چه هستند،هستند..

چه نیستند،هستند...

یادشان...

خاطرشان...

حس های خوبشان..

آدمها بعضی هایشان سکوتشان هم پر از حرف است..

پر از مرهم به هر زخم است...


ناگفته هایم برای تو...
چهار شنبه 11 دی 1392 ساعت 12:24 | | نوشته ‌شده به دست شیما | ( )

*برای صحبت از دوست داشتنت

یک مثنوی هم کم است ...

عاجزم ..

همین سطرهای کوچک را بپذیر...

همین دوستت دارم هارا...

((دوستت دارم )) 

*بی تو کوه درد میشم

تو کنارم نیستی ..

اما ...

من کنارت مرد میشم 

*من و تو یک عکس دو نفره به این دنیا بدهکاریم ..  

*عاشق هم که شدی مثل زلیخا سمج باش

انقدر رسوا بازی در بیاور

تا خدا خودش  پادر میانی کند ....


خوب ميدانم...
شنبه 7 دی 1392 ساعت 18:5 | | نوشته ‌شده به دست شیما | ( )

خوب ميدانم كه يك روز

يكي از همان روز هايي كه خيلي هم دور است

مجبور ببوسم و بگذارم كنار

تمام چيز هايي را كه نداشتم

دست هايت را...

عاشقي ات را...

همه را...

زندگي به من آموخت

عادت احمقانه ايست

دل بستن به چيز هايي كه مال تو نيستند

امروز همان روز بود

كه مجبور شدم بگذارمت كنار

و دوباره من شدم تنهاي تنها...

اون روز خيلي نزديك بود...!


تنها ماندم...
شنبه 7 دی 1392 ساعت 17:57 | | نوشته ‌شده به دست شیما | ( )

هيچ فكر نميكردم به جرم عاشقي اينگونه مجازات شوم...

ديگر كسي به سراغم نخواهد آمد!

قلبم شتابان ميزند...

شمارش معكوس براي انفجار در سينه ام...

و من تنهايي خود را در آغوش ميكشم...

تنها ماندم...


زمستانه...
پنج شنبه 5 دی 1392 ساعت 16:57 | | نوشته ‌شده به دست شیما | ( )

در اين روز هاي زمستان

يك استكان چاي داغ مهمان مني!

نوش جان كن كنار پنجره ي بخار گرفته ي دلت

وقتي كه تنهايي...

چاي رفاقت من هميشه تازه دم. است...


ملكه هاي سرزمين من!
پنج شنبه 5 دی 1392 ساعت 16:41 | | نوشته ‌شده به دست شیما | ( )

يه پسر انگليسي. به پسر ايراني ميگه:

چرا خانوماتون با مردا دست نميدن?

يعني اينقدر مرداتون شهوت پرستن?

پسر ايراني ميگه:

چرا هر مردي نميتونه دست ملكه شما رو لمس كنه?

پسر انگليسي عصباني ميشه و ميگه:

ملكه فرد عادي نيست و فقط با افراد خاص دست ميده.

پسر ايراني ميگه;

خانوم هاي سرزمين من هم ملكه اند...


چهار شنبه 4 دی 1392 ساعت 16:16 | | نوشته ‌شده به دست شیما | ( )

به سلامتی دختری که وقتی عشقشو دید

 

خیلی دوست داشت بغلش کنه

 

ولی...

 

نجابتش نمیذاشت...


چهار شنبه 4 دی 1392 ساعت 15:56 | | نوشته ‌شده به دست شیما | ( )

*آهای زمستان

حواست جمع باشد

که دور تو و تمام عاشقانه ها را خط خواهم کشید

اگر که با آمدنت

او

حتی یک سرفه کند...

 

*میخواهم به یاد من باشی!

اگر تو بیادم باشی

عین خیالم نیست که همه فراموشم کنن...

 

*میدونی دلم چی میخواد؟؟؟

خدا بیاد بهم بگه

دیوونم کردی!

بیا اینم همونی که میخواستی...

 

*خدایا...

التماست میکنم

همه ی دنیایت ارزانی دیگران

ولی...

کسی که دنیای من است مال دیگری نباشد...

 

*آنقدر مرا سرد کرده از خودش که حالا

به جای دل بستن

یخ بسته ام.!

آهای...

روی احساساتم پا نگذارید...

لیز میخورید..

 

*تا وقتی که تو هستی که دستانم را بگیری

آرزو میکنم هرروز زمین بخورم...

ای کاش زمستان هاهم برفی بود...

 

*زمانی از سیگار بدم آمد

که...

لب هایت بوی سیگار میداد در صورتی که تو سیگاری نبودی...


يلداتون مبارك!
شنبه 30 آذر 1392 ساعت 20:17 | | نوشته ‌شده به دست شیما | ( )

*سلام

باورت نميشه با اين سرعت كارام رديف شد.

شنبه از ايران ميرم,اگه چيزي بهت نگفتم واسه اينه كه قطعي نبود.

حلالم كن.

ازطرف پاييز

 

*انار بيار دون كنم

غماتو دون دون كنم

هندونه بيار قاچ كنم

لپتو بده ماچ كنم

غمتو بده چال كنم

بخند تا من حال كنم...

 

*چه سخاوتمند است پاييز كه شكوه آخرين دقيقه ي عمرش را

پيشكش تولد زمستان ميكند.

زمستانت زيبا و گرم...

 

*يه پاييز ديگه هم اومد و رفت.

دنياعوض نشد

اما دوست داشتن تو كهنه تر و شيرين تر شد

مهربرنم عمر شادي هايت به بلندي يلدا

يلدايت شاد شاد

 

*يلدا يعني زندگي آنقدر كوتاه است 

كه 

يك لحظه بيشتر باهم بودن را هم بايد جشن گرفت..


معني جمال...
پنج شنبه 28 آذر 1392 ساعت 22:5 | | نوشته ‌شده به دست شیما | ( )

اي عشق اي ترنم نامت ترانه ها

معشوق آشناي همه عاشقانه ها

اي معني جمال به هر صورتي كه هست

مضمون و محتواي تمام ترانه ها

با هر نسيم دست تكان ميدهد گلي

هر نامه اي ز نام تو دارد نشانه ها

هر كس زبان حال خودش را ترانه گفت

گل با شكوفه,خوشه ي گندم به دانه ها

شبنم به شرم و صبح به لبخندو شب به راز

دريا به موج و موج به ريگ كرانه ها

باران قصيده ايست تر و تازه و روان

آتش ترانه اي به زبان زبانه ها

اما مرا زبان غزل خواني تو نيست

شبنم چگونه دم زند از بي كرانه ها

كوچه به كوچه سرزده ام كو به كوي تو

چون حلقه در به در زده ام سر به خانه ها

يك لحظه از نگاه تو كافيست تادلم

سودا كند دمي به همه جاودانه ها


عاشقانه هام...
سه شنبه 26 آذر 1392 ساعت 23:20 | | نوشته ‌شده به دست شیما | ( )

*تار موهاي تو زندگي من است

پس اينقدر زندگي مرا پشت گوش ننداز...

 

*برف پاك كن خاطرات بيهوده عمل ميكند

ياد تو اين سوي شيشه است...

 

*نيستي و دلم از هرچه فكرش را بكني تنگ ترشده!

اين من و اين هم دلم!

خودت بگو نبودنت را كجايش بكذارم??!

 

*به شانه هايم زدي تا غبار تنهايي ام را بتكاني...

به چه دل خوش كردي?

تكاندن برف از شانه ي آدم برفي...!

 

*گرمايي ام...

ولي بين خودمان باشد

سرمايي ميشوم وقتي پاي آغوش تو در ميان باشد...

 

*تو زندگي هركس هميشه يه نفر هست كه مثل هيچ كس نيست!

و تو زندگي من اون يه نفر(.......)است...

 

*نه,هوا سرد نيست...

سرماي كلامت ديوانه ام ميكند...

شوق نگاهم را نديدي?

تمام من براي بودنت پر ميكشيد...

بي رحم!

همان نگاه بي تفاوت

كافي بود براي زمين گير شدنم...


صفحه قبل 1 ... 4 5 6 7 8 ... 15 صفحه بعد